نیایش عزیزمنیایش عزیزم، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

ثمره ی عشق

چهار شنبه عزیز

فکر میکنید این پسر کوچولوی با مزه ی عزیز دلم که داره آب انبه می خوره! کی میتونه باشه؟ خب خودم میگم زیاد نمی خواد فکر کنید امیر حسین عزیز دلمه که تا چند وقته پیش فقط عکس هاش رو میدیدم ...ولی توی یه روز خیلی خوب نه تنها تونستم از نزدیک ببینمش که همش هم می اومد تو بغلم و کلی لذت میبردم اگه بدونید چه مزه ای بود شیرینه شیرین مثل عسل ، با اون نگاه نافذش و از اون با ارزش تر دیدن دوستی بود که نوشته های قشنگش رو همیشه دوست داشتم از روزی که اسم قشنگ خونه اش -مسافری از بهشت-منو به سمتش سوق داد و دیدم به ،چه زیباست و دلنشین این نوشته ها و حتما خودش دوست داشتی تر و همین طور هم بود و این شد که اون چهارشنبه (21 تیر91)شد چهارشنبه ی عزیز و...
2 مرداد 1391

از هر دری سخنی!

وقتی یه بابای خیلی ناراحت و یه کم عصبانی باشی از اینکه دختر کوچولوت آخرش با شیطونی هاش کار دستت داده و در حالی که دسته ی شکسته ی عینکت توی دستته و خودت رو داری کنترل میکنی، بهش میگی :بابایی ، نیـــــــایش دیدی آخرش دسته ی عینک بابا رو شکستی از بس که شیطونی، آخه تو با این عینک بیچاره چه کار داری اینقدر می کشیش از روی صورتم؟! تنها جوابی که میتونه به جای هر چیزی ،خنده رو رو لبات بنشونه و همه چیز رو فراموش کنی اینه: ♥حالا اشکال ندایه (نداره) بابا اصلا نگیان (نگران) نباش،خدا دُیُستش (درستش) میکنه ،میدونی خدا همه کایی (کاری) بلده ♥ آره گل نازم واقعا راست میگی خدا همه کاری بلده ...چه قدر د...
1 مرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره ی عشق می باشد